کد مطلب:187855 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:289
مرگ شامی و حیاتی دوباره
یكی از اهالی شام كه به امام محمد باقر علیه السلام بسیار علاقه مند بود و هر چند وقت یك بار به ملاقات و زیارت آن حضرت می آمد، در یكی از زیارت هایش پس از گذشت چند روزی در شهر مدینه منوره مریض شد و در بستر بیماری و در شرف مرگ قرار گرفت، به یكی از دوستان خود گفت:
همین كه من از دنیا رفتم، به حضرت ابو جعفر محمد بن علی، باقرالعلوم صلوات الله علیه بگو تا بر جنازه ام نماز بخواند و در مراسم تدفین من نیز شركت نماید.
وقتی كه آن مرد شامی وفات یافت و دوستش نزد امام محمد باقر علیه السلام آمد و به حضرت گفت كه فلانی مرده و توصیه كرده است تا شما بر جنازه اش نماز بخوانی و در مراسم دفن او شركت فرمائی.
حضرت فرمود: شام سردسیر است و حجاز گرم سیر، در دفن او عجله و شتاب نكنید تا من بیایم.
و سپس به سمت منزل مرد شامی حركت كرد و چون وارد منزل او گردید در كنار بسترش نشست؛ و بعد از گذشت لحظه ای، دعائی را زمزمه نمود؛ و سپس او را با نام صدا كرد.
در این هنگام، مرد شامی در حالی كه پارچه ای سفید، رویش انداخته بودند، حركتی كرد و پاسخ حضرت را داد.
بعد از آن، حضرت او را نشانید و دستور داد تا شربتی مخصوص، برایش تهیه كردند و به او خورانید.
و چون به طور كامل بهبود یافت، خطاب به حضرت كرد و اظهار داشت: «أشهد أنك حجة الله علی خلقه...» یعنی؛ شهادت می دهم كه تو حجت خداوند بر خلق جهانی و مردم آن چه بخواهند باید در همه امور، به شماها رجوع نمایند و هر كه به غیر شما مراجعه كند، همانا او گمراه گشته است.
پس از آن، امام باقر علیه السلام فرمود: اكنون پیش آمد و جریان بازگشت خود را برای این افراد بازگو كن؟
گفت: هنگامی كه روح از بدن من پرواز كرد، مابین زمین و آسمان ندائی رسید، كه روح او را به كالبدش بازگردانید، چون كه محمد بن علی علیهماالسلام درخواست حیات دوباره او را كرده است. [1] .
همین كه من از دنیا رفتم، به حضرت ابو جعفر محمد بن علی، باقرالعلوم صلوات الله علیه بگو تا بر جنازه ام نماز بخواند و در مراسم تدفین من نیز شركت نماید.
وقتی كه آن مرد شامی وفات یافت و دوستش نزد امام محمد باقر علیه السلام آمد و به حضرت گفت كه فلانی مرده و توصیه كرده است تا شما بر جنازه اش نماز بخوانی و در مراسم دفن او شركت فرمائی.
حضرت فرمود: شام سردسیر است و حجاز گرم سیر، در دفن او عجله و شتاب نكنید تا من بیایم.
و سپس به سمت منزل مرد شامی حركت كرد و چون وارد منزل او گردید در كنار بسترش نشست؛ و بعد از گذشت لحظه ای، دعائی را زمزمه نمود؛ و سپس او را با نام صدا كرد.
در این هنگام، مرد شامی در حالی كه پارچه ای سفید، رویش انداخته بودند، حركتی كرد و پاسخ حضرت را داد.
بعد از آن، حضرت او را نشانید و دستور داد تا شربتی مخصوص، برایش تهیه كردند و به او خورانید.
و چون به طور كامل بهبود یافت، خطاب به حضرت كرد و اظهار داشت: «أشهد أنك حجة الله علی خلقه...» یعنی؛ شهادت می دهم كه تو حجت خداوند بر خلق جهانی و مردم آن چه بخواهند باید در همه امور، به شماها رجوع نمایند و هر كه به غیر شما مراجعه كند، همانا او گمراه گشته است.
پس از آن، امام باقر علیه السلام فرمود: اكنون پیش آمد و جریان بازگشت خود را برای این افراد بازگو كن؟
گفت: هنگامی كه روح از بدن من پرواز كرد، مابین زمین و آسمان ندائی رسید، كه روح او را به كالبدش بازگردانید، چون كه محمد بن علی علیهماالسلام درخواست حیات دوباره او را كرده است. [1] .
[1] اثبات الهداة: ج 3، ص 46، ح 21.